بلاک چین یک فناوری پایگاه دادهی ابتکاریست که در قلب تقریباً همه ارزهای دیجیتال قرار دارد. با توزیع کپیهای یکسان از یک پایگاه داده در کل شبکه، بلاک چین هک یا تقلب سیستم را بسیار دشوار میکند. در حالی که در حال حاضر ارز دیجیتال محبوبترین استفاده برای Blockchain است، این فناوری پتانسیل ارائه طیف گستردهای از برنامهها را ارائه میدهد.
بلاک چین در مرکز خود، یک پایگاه دیجیتال است که هر نوع دادهای را ذخیره میکند. یک بلاک چین میتواند اطلاعات مربوط به تراکنشهای ارز دیجیتال، مالکیت NFT یا قراردادهای هوشمند DeFi را ثبت کند.
در حالی که هر پایگاه داده معمولی میتواند این نوع اطلاعات را ذخیره کند، بلاکچین از این نظر منحصر به فرد است که کاملاً غیرمتمرکز است. به جای نگهداری در یک مکان، دادهها در چندین مکان بصورت غیرمتمرکز نگهداری میشوند. به این پایگاههای داده منفرد، زنجیره بلوک میگویند.
این نام اصلا تصادفی انتخاب نشده است! سند دیجیتال اغلب به عنوان یک «زنجیره» توصیف میشود که از «بلوک» های جداگانهای از دادهها تشکیل شده است. همانطور که دادههای تازه بطور دورهای به شبکه اضافه میشود، یک «بلوک» جدید ایجاد شده و به «زنجیره» متصل میشود. این شامل تمام بلوکها میشود که نسخه خود را از پایگاه بلاکچین بهروزرسانی میکنند تا یکسان باشند.
چگونگی ایجاد این بلوکهای جدید دلیلی است که چرا Blockchain بسیار امن در نظر گرفته میشود. قبل از اینکه یک بلوک جدید به زنجیره اضافه شود، اکثر زنجیرها باید صحت دادههای جدید را تأیید کنند. برای یک ارز دیجیتال، ممکن است تضمین شود که تراکنشهای جدید در یک بلوک تقلبی نیستند یا اینکه سکهها بیش از یک بار خرج نشدهاند. این با یک پایگاه داده یا صفحه گسترده مستقل متفاوت است.
نیل گری، فعال در حوزههای عملی فینتک در Duane Morris LLP میگوید: هنگامی که شرایط ایجاد شود، بلوک به زنجیره اضافه میشود و تراکنشها در زنجیره ثبت میشوند. بلوکها به طور ایمن به یکدیگر متصل شدهاند و یک زنجیره دیجیتال امن را تشکیل میدهند.
تراکنشها معمولاً با استفاده از رمزنگاری ایمن میشوند، به این معنی که زنجیرههای بلوک برای پردازش تراکنش نیاز به حل معادلات پیچیده ریاضی دارند.
در یک بلاک چین عمومی، هر کسی میتواند مشارکت کند، یعنی میتواند دادههای روی بلاک چین را بخواند، بنویسد یا ممیزی کند. قابل ذکر است تغییر تراکنشهای ثبت شده در یک بلاک چین عمومی بسیار دشوار است، زیرا هیچ مرجع واحدی بلوکهای داده را کنترل نمیکند.
در همین حال، یک بلاک چین خصوصی توسط یک سازمان یا گروه کنترل میشود. به این معنی که آنها میتوانند تصمیم بگیرند که چه کسی به سیستم وارد شود و همچنین این اختیار را داشته باشد که به عقب برگردد و زنجیره بلوکی را تغییر دهد. این فرآیند بلاکچین خصوصی، بیشتر شبیه به یک سیستم ذخیره سازی داده داخلی است.
فناوری Blockchain برای اهداف مختلفی از ارائه خدمات مالی گرفته تا مدیریت سیستمهای رایگیری استفاده میشود.
امروزه رایجترین نوع استفاده از بلاک چین به عنوان ستون فقرات ارزهای دیجیتال مانند بیتکوین و اتریوم است. هنگامی که مردم ارزهای دیجیتال را خریداری، مبادله یا خرج میکنند، تراکنشها روی یک Blockchain ثبت میشوند. هرچه مردم بیشتر از ارز دیجیتال استفاده کنند، بلاک چین میتواند گستردهتر شود.
از آنجایی که ارزهای رمزنگاری شده بیثبات هستند، هنوز برای خرید کالاها و خدمات از آنها استفاده زیادی نمیشود. پاتریک داگرتی، شریک ارشد Foley & Lardner و رهبر کارگروه زنجیره بلوکی این شرکت، خاطرنشان میکند که این وضعیت در حال تغییر است زیرا PayPal، Square و سایر مشاغل خدمات پولی، خدمات دارایی دیجیتال را به طور گسترده در دسترس فروشندگان و مشتریان خردهفروش قرار میدهند.
فراتر از ارزهای دیجیتال، بلاکچین برای پردازش تراکنشهای ارزهای دلار و یورو استفاده میشود. این میتواند سریعتر از ارسال پول از طریق بانک یا مؤسسه مالی دیگر باشد، زیرا تراکنشها میتوانند سریعتر تأیید شوند و خارج از ساعات کاری عادی پردازش شوند.
بلاک چین همچنین میتواند برای ثبت و انتقال مالکیت داراییهای مختلف استفاده شود. این در حال حاضر برای داراییهای دیجیتالی مانند NFT که نشاندهنده مالکیت هنر دیجیتال و ویدئو است، بسیار محبوب است.
با این حال، Blockchain همچنین میتواند برای پردازش مالکیت داراییهای واقعی مانند سند املاک و وسایل نقلیه استفاده شود. دو طرف یک قرارداد ابتدا از بلاکچین استفاده میکنند تا تأیید کنند که یکی مالک ملک است و دیگری پولی برای خرید دارد. سپس آنها میتوانند فروش را در بلاک چین تکمیل و ثبت کنند.
با استفاده از این فرآیند، آنها میتوانند سند ملک را بدون ارسال دستی مدارک، برای بهروزرسانی سوابق دولتی شهرستان محلی منتقل کنند. فوراً در بلاک چین به روز میشود.
یکی دیگر از نوآوریهای بلاک چین، قراردادهای خود اجرا هستند که معمولاً «قراردادهای هوشمند» نامیده میشوند. این قراردادهای دیجیتال پس از برآورده شدن شرایط بطور خودکار اجرا میشوند. به عنوان مثال، زمانی که خریدار و فروشنده تمام پارامترهای تعیین شده برای معامله را برآورده کردند، ممکن است پرداخت برای یک کالا فوراً آزاد شود.
گری میگوید: «ما پتانسیل بزرگی را در زمینه قراردادهای هوشمند میبینیم. با استفاده از فناوری بلاک چین و دستورالعملهای کدگذاری شده برای خودکار کردن قراردادهای قانونی!
زنجیرههای تامین شامل مقادیر انبوهی از اطلاعات است، بهویژه زمانی که کالاها از یک نقطه جهان به نقطه دیگر میروند. با روشهای سنتی ذخیرهسازی دادهها، ردیابی منبع مشکلات، مانند کالاهای بیکیفیت از فروشنده، دشوار است. ذخیره این اطلاعات در بلاک چین، بازگشت و نظارت بر زنجیره تامین را آسانتر میکند، مانند Food Trust IBM که از فناوری بلاک چین برای ردیابی غذا از برداشت تا مصرف آن استفاده میکند.
کارشناسان به دنبال راههایی برای اعمال بلاک چین برای جلوگیری از تقلب در رایگیری هستند. در تئوری، رایگیری بلاک چین به مردم اجازه میدهد تا آرایی را ارسال کنند که نمیتوان دستکاری کرد و همچنین نیاز به جمعآوری دستی و تأیید برگههای رای کاغذی را از بین میبرد.
از آنجا که یک تراکنش Blockchain باید توسط چندین زنجیره بلوک تأیید شود، این کار میتواند خطا را کاهش دهد. بدین صورت که اگر یک بلوک اشتباهی در پایگاه داده داشته باشد، بقیه آن را متفاوت میبینند و خطا را دریافت میکنند.
در مقابل، در یک پایگاه داده سنتی، اگر فردی مرتکب اشتباه شود، ممکن است به احتمال زیاد از آن عبور کند. علاوه بر این، هر دارایی به صورت جداگانه در زنجیره بلاک چین شناسایی و ردیابی میشود، بنابراین هیچ شانسی برای خرج کردن دو برابر آن وجود ندارد (مثل اینکه فردی از حساب بانکی خود پول اضافهای برداشت میکند، در نتیجه دو بار پول خرج میکند).
با استفاده از بلاک چین، دو طرف در یک تراکنش میتوانند چیزی را بدون کمک گرفتن از طریق شخص ثالث تأیید و تکمیل کنند. این باعث صرفهجویی در زمان و همچنین هزینه پرداخت برای یک واسطه مانند بانک میشود.
اشتیلمن میگوید: «بلاک چین این توانایی را دارد که کارایی بیشتری را برای تمام تجارت دیجیتال به ارمغان بیاورد، توانمندی مالی را برای جمعیتهای بدون بانک یا بانکدار جهان افزایش دهد و در نتیجه نسل جدیدی از برنامههای کاربردی اینترنتی را تقویت کند.»
از نظر تئوری، یک شبکه غیرمتمرکز، مانند بلاک چین، انجام تراکنشهای تقلبی را برای کسی تقریبا غیرممکن میکند. برای ایجاد تراکنشهای جعلی، آنها باید هر زنجیره بلوک را هک کنند و هر داده را تغییر دهند. در حالی که این لزوماً غیرممکن نیست، بسیاری از سیستمهای بلاک چین ارزهای دیجیتال، از روشهای تأیید سهام یا اثبات کار استفاده میکنند که افزودن تراکنشهای جعلی را دشوار میکند.
از آنجایی که بلاک چینها به صورت 24 ساعته کار میکنند، مردم میتوانند نقل و انتقالات مالی و دارایی کارآمدتری را به خصوص در سطح بینالمللی انجام دهند. آنها نیازی ندارند روزها منتظر بمانند تا یک بانک یا یک سازمان دولتی به صورت دستی همه چیز را تأیید کند.
با توجه به اینکه بلاک چین برای تایید تراکنشها به شبکه بزرگتری وابسته است، محدودیتی برای سرعت حرکت آن وجود دارد. به عنوان مثال، بیتکوین تنها میتواند 4.6 تراکنش در ثانیه را در مقابل 1700 تراکنش در ثانیه با ویزا پردازش کند. علاوه بر این، افزایش تعداد تراکنشها میتواند مشکلات سرعت شبکه را ایجاد کند. تا زمانی که این بخش بهبود نیابد، مقیاسپذیری یک چالش است.
داشتن تمام زنجیره بلوک که برای تأیید تراکنشها کار میکنند، بطور قابل توجهی نسبت به یک پایگاه داده، برق بیشتری را مصرف میکند. این نه تنها تراکنشهای مبتنی بر Blockchain را گرانتر میکند، بلکه بار کربن زیادی را برای محیط زیست ایجاد میکند.
به همین دلیل، برخی از رهبران صنعتی شروع به دور شدن از برخی فناوریهای بلاک چین مانند بیتکوین کردهاند. به عنوان مثال، ایلان ماسک اخیراً گفته است که تسلا تا حدودی به این دلیل که نگران آسیب به محیط زیست است، پذیرش بیتکوین را متوقف میکند.
برخی از داراییهای دیجیتال با استفاده از یک کلید رمزنگاری مانند ارز دیجیتال در کیف پول بلاک چین ایمن میشوند . شما باید به دقت از این کلید محافظت کنید.
گری میگوید: «اگر صاحب یک دارایی دیجیتال، کلید رمزنگاری خصوصی را که به آنها امکان دسترسی به داراییاش را میدهد، از دست بدهد، در حال حاضر راهی برای بازیابی آن وجود ندارد و دارایی برای همیشه از بین رفته است. از آنجایی که سیستم غیرمتمرکز است، نمیتوانید با یک مقام مرکزی مانند بانک خود تماس بگیرید تا بخواهید دسترسی مجدد به اموال خود را به دست آورید.
غیرمتمرکز شدن بلاک چین به حفظ حریم خصوصی و محرمانگی بیشتر میافزاید، که متأسفانه آن را برای مجرمان جذاب میکند. ردیابی تراکنشهای غیرقانونی در بلاکچین سختتر از تراکنشهای بانکی است که به یک نام مرتبط هستند.
شما در واقع نمیتوانید روی خودِ بلاکچین سرمایه گذاری کنید، زیرا این فقط یک سیستم برای ذخیره و پردازش تراکنشها است. با این حال، می توانید در داراییها و شرکتهای استفاده کننده از این فناوری، سرمایه گذاری کنید.
گری میگوید : «سادهترین راه خرید ارزهای رمزپایه مانند بیتکوین، اتریوم و سایر، توکنهایی است که روی بلاک چین اجرا میشوند.
گزینه دیگر سرمایه گذاری در شرکتهای بلاک چین استفاده کننده از این فناوری است. به عنوان مثال، بانک سانتاندر در حال آزمایش محصولات مالی مبتنی بر بلاک چین است و اگر شما علاقهمند به قرار گرفتن در معرض فناوری بلاکچین در مجموعه خود هستید، ممکن است سهام آن را خریداری کنید.
برعکس وعدهها بلاکچین چیزی شبیه به یک فناوری خاص باقی میماند. تکنولوژی این فناوری، پتانسیل استفاده از بلاک چین را در موقعیتهای بیشتری قرار خواهد داد. همچنین این فناوری ارتباط نزدیکی با فناوری web3 دارد و یکی از پایههای آن را تشکیل میدهد.
پیشنهاد میشود اگر در مورد فناوری web3 چیزی نمیدانید این مطلب را مطالعه نمایید:
منبع: وب سایت forbes
در این قسمت، به پرسشهای تخصصی شما دربارهی محتوای مقاله پاسخ داده نمیشود. سوالات خود را اینجا بپرسید.