یادگیری فرآیند پیچیده و سختی است؛ اگر در حال تلاش برای یاد گرفتن زبان های برنامه نویسی جدید هستید یا حتی اگر برای یادگیری مسئله خاصی تلاش می کنید، تا مدتی طولانی شکست خواهید خورد. این مسئله طبیعی است و همه ما در ابتدای کار (و حتی تا مدتی طولانی در فرآیند یادگیری) شکست می خوریم تا زمانی که به منطقه امن یادگیری برسیم. در این مقاله 7 نکته و روش بسیار عالی برای یادگیری و موفقیت در برنامه نویسی را برای شما جمع آوری کردم که به من کمک بسیار زیادی کرده اند و مطمئن هستم برای شما نیز مفید خواهند بود.
حالا بگذارید تک تک این روش های موفقیت در برنامه نویسی را برایتان توضیح دهم.
یادگیری به تنهایی کار بسیار سختی است. اگر فکرش را بکنید تقریبا اکثر کارها در زندگی با مشورت و همکاری آسان تر می شوند. ما معمولا از توسعه دهندگان می شنویم که «من خودم برنامه نویسی را یاد گرفتم» و این حرف اشتباه نیست اما نباید برداشت اشتباهی از آن داشت. معنی این حرف کمک نگرفتن از بقیه نیست بلکه منظور تلاش شخصی و عموما فردی برای رسیدن به موفقیت بوده است.
بیشترین پیشرفتی که من شاهدش بودم زمانی اتفاق افتاد که به دنبال یک دوست برنامه نویس یا جمعی از برنامه نویسان گشتم. داشتن یک دوست یا مجموعه ای که بتوانید با آن ها صحبت کنید از دو جهت بسیار مهم است: جهت اول همان یادگیری و مسائل فنی آن است. به طور مثال بسیاری از اوقات در کدنویسی دچار مشکل می شویم و به کمک فردی نیاز داریم تا مشکل ما را رفع کند، بنابراین داشتن دوست یا مجموعه ای خاص در این زمینه معجزه خواهد کرد چرا که هرکس از نقطه نظر خود به مسئله نگاه می کند و احتمال حل کردن مشکل بسیار بیشتر می شود. جهت دوم یا فایده دوم همراهی با افراد دیگر جنبه روانی آن است. خیلی از اوقات به عنوان یک برنامه نویس از کار خودمان ناامید می شویم و خود را با دیگران مقایسه می کنیم، به طور مثال «فلانی توانست این کار را در یک ماه انجام دهد اما من نمی توانم». برخی اوقات نیز احساس می کنیم که هیچ پیشرفتی نداریم و از کار خود زده می شویم. اینجاست که داشتن همنشین و صحبت با افرادی که این مراحل را طی کرده اند به شما انگیزه دو چندان می دهد!
امروزه این مسئله به لطف اینترنت کار ساده ای شده است. انواع و اقسام forum ها و مجموعه های آنلاین برنامه نویسی وجود دارند که می توانند به شما کمک کنند و از طرفی ممکن است در همین Forum ها دوستان زیادی پیدا کنید. بنابراین معطل نکنید و اگر از جوامع برنامه نویسی (سایت هایی مثل stackoverflow و...) دور هستید، وارد این نوع جوامع شوید و با دیگران بحث کنید.
خلاصه:
اخیرا جمله ای را در فضای مجازی دیدم که به نظرم خیلی جالب بود:
مردم کارهایی را که می توانند در یک روز انجام بدهند بلند پروازانه و دور از ذهن می دانند در حالی که کارهایی را که می توانند در یک ماه انجام بدهند، دست کم می گیرند.
ممکن است این جمله را به شکل های مختلف شنیده باشید اما پیام آن واضح است:
برای اهداف بلند مدت خودتان بلند پروازانه بیندیشید اما برای اهداف کوتاه مدت خود فروتن و محتاط باشید.
زمانی که برنامه نویسی را شروع می کنید، راه بسیار دور و درازی را در پیش دارید اما اکثر ما صبر کافی را نداریم به همین دلیل دچار نوعی افسردگی یا درماندگی و خستگی می شویم. اکثرا فکر ما این طور است که «پس کِی می توانم یک وب سایت کامل را با ویژگی هایش برنامه نویسی کنم؟». همانطور که گفتم راه موفقیت در برنامه نویسی راه دور و درازی است و یک شبه تمام نمی شود به همین دلیل باید واقع بین باشید! زمانی که نمی دانید رسیدن به هدف خاصی چقدر طول می کشد یا هدف شما کلی است، باید آن را جز اهداف بلند مدت خود در نظر بگیرید.
خلاصه:
این نکته هم وابسته به نکته قبل است. در نکته قبل توضیح دادم که اهداف کلی و بزرگی را برای آینده تعیین کنید (مثلا سال بعد) نه اینکه تصور کنید می توان آن ها را در یک ماه انجام داد. اکثر ما فکر می کنیم یک روز یا یک هفته زمان بسیار زیادی است و در این بازه زمانی می توانیم به اهداف نستبا بزرگی برسیم اما این تصور در عمل اشتباه است. اهداف کوتاه مدت شما باید واقع بینانه و خاضعانه باشد تا رسیدن به آن ها عملی باشد.
از طرفی انسان ها موجودات فراموش کاری هستند و شکست ها یا حتی موفقیت های خود را نیز فراموش می کنند. زمانی که می خواهید برای کوتاه مدت برنامه ریزی کنید باید به شکست ها و موفقیت های قبلی نگاهی بیندازید تا حدود خود را بشناسید. شما چطور آدمی هستید؟ در یک روز چقدر می توانید کار کنید؟ آخرین باری که شکست خوردید چه زمانی بود؟ علت این شکست چه بود؟ با چه حجمی از کار مواجه بودید؟ تمام این موارد به شما کمک می کند تا خود را بشناسید و هدف های کوتاه مدت خود را واقع بینانه برنامه ریزی کنید.
روش خوبی که در این زمینه به شما کمک می کند، تقسیم یک هدف به اهداف کوچک تر است. به طور مثال اگر هدف شما این است که تا هفته بعد بتوانید کار با AJAX را یاد بگیرید بهتر است بگویید دوست دارم تا هفته بعد با اشیاء JSON آشنایی کامل را پیدا کنم، سپس در هفته بعد با تکنولوژی AJAX در جاوا اسکریپت ساده آشنا شوم و در هفته سوم بتوانم درخواست های AJAX را با کتابخانه هایی مثل Axios ارسال کنم. یا بطور مثال اگر می خواهید تا ماه بعد ساخت یک فروشگاه آنلاین را یاد بگیرید با خودتان بگویید تا هفته بعد باید با مبحث user authentication (احراز هویت کاربران) آشنا شوم و در هفته بعد به سراغ طراحی پایگاه داده بروم و الی آخر.
روش دیگری نیز وجود دارد که در آن زمان در نظر گرفته شده برای یادگیری یا انجام کار خاصی را دو برابر می کنید. به طور مثال اگر قرار است در یک ماه AJAX را یاد بگیرید، طوری برنامه ریزی کنید که آن را در دو ماه یاد بگیرید. این روش به شما کمک می کند که هدف های واقع بینانه تری داشته باشید.
خلاصه:
انسان ها زمانی که در فرآیند یادگیری قرار می گیرند اما حس پیشرفت را ندارند، سریعا ناامید می شوند. بنابراین بهترین راه مقابله با آن تغییر این حس عدم پیشرفت است! شما باید به خودتان اثبات کنید که پیشرفت کرده اید، بنابراین باید از دانش عملی خود استفاده کنید.
به طور مثال اگر در زمینه طراحی وب کار می کنید، یک وب سایت کوچک و محدود طراحی کنید. اصلا مهم نیست که این وب سایت چقدر کوچک است یا از نظر استایل دهی چقدر ساده به نظر می رسد. مهم این است که به خودتان اثبات کنید که پیشرفت کرده اید و چیزهای جدیدی یاد گرفته اید. یا مثلا اگر در زمینه Illustrator یا طراحی کار می کنید، از همین الان شروع به نقاشی و طراحی کنید. سپس این طرح ها را در جایی نگه دارید و در آینده به طرح های قدیمی برگردید تا آن ها را تکمیل کرده یا شکل بهتری به آن ها بدهید.
در اینجا نکته مهم فقط «احساس پیشرفت» نیست بلکه با استفاده عملی از دانش خودتان، از فراموشی آن جلوگیری می کنید. حتما بارها شده است که فرآیند کدنویسی برای تابع خاصی را فراموش کرده باشید اما اگر مرتبا از آن استفاده کنید امکان ندارد بتوانید آن را فراموش کنید. البته به شرطی که این تمرین ها و تکرار ها در همان ابتدای یادگیری اتفاق بیفتد!
خلاصه:
تکنیک یا حقه 5 دقیقه یک روش قدیمی است اما در اکثر اوقات جواب می دهد. برخی اوقات پیش می آید که ما حوصله انجام کاری را نداریم، به طور مثال امروز باید تمرین کدنویسی کنیم اما ذهنمان ما را یاری نمی دهد و دوست داریم آن را به تعویق بیندازیم. در چنین حالتی راه چاره چیست؟
به خودتان بگویید این کار را فقط 5 دقیقه انجام خواهید داد! در همان ابتدا به ساعت نگاه کنید و با خودتان قرار بگذارید که 5 دقیقه تمرین کدنویسی می کنم و پس از آن می روم و فیلم تماشا می کنم (یا هر کاری که نسبت به آن علاقه دارید). فایده این کار چیست؟
عنصری که باعث تنبلی ما می شود یک عنصر ذهنی است. زمانی که قرار است کاری را انجام دهیم در همان ابتدا به حجم کار نگاه می کنیم و کوهی از مشکلات را در ذهن خود می سازیم در صورتی که نیازی نیست همه کار را در همان ابتدا تمام کنیم. زمانی که با خودتان می گویید «5 دقیقه» این سد ذهنی را از سر راه بر می دارید و مهم ترین قسمت که «شروع» کار است را استارت می زنید. حالا فایده این روش چیست؟
زمانی که کاری را شروع می کنید، متوجه گذر زمان نمی شوید، مسئله مهم شروع کردن آن است. اگر از این روش 5 دقیقه استفاده کنید متوجه می شوید که پس از شروع کاری دیگر دوست ندارید آن را رها کنید و این 5 دقیقه تبدیل به یک یا دو ساعت کار خواهد شد! اسمش را هر چه دوست دارید بگذارید؛ قانون اینرسی یا هر چیز دیگری. مهم این است که سد ذهنی اولیه را کنار بزنید!
البته برخی اوقات نیز پیش می آید که بعد از 5 دقیقه هنوز هم نمی خواهید آن کار را انجام بدهید. در این صورت آن کار را کنار بگذارید و به فعالیت مورد علاقه تان بپردازید. می توانید فردا برگردید و دوباره امتحان کنید.
خلاصه:
شما باید به یاد داشته باشید که افراد اکثر اوقات از موفقیت هایشان صحبت می کنند و دوست دارند به همه بگویند که چقدر تلاش کرده اند. کمتر پیش می آید که دیگران در مورد شکست هایشان به شما بگویند یا برایتان توضیح بدهند که دیروز فقط نیم ساعت تمرین کرده اند. این طبیعت انسان ها است اما شما باید حواستان به این رفتار باشد.
منظور من این است که باید بدانید هیچ فردی در این دنیا هر روز موفق نیست! همه ما روزهای بدی داریم و برخی از روزها کارها را رها می کنیم، مهم نیست فرد مورد نظر ما چقدر پیشرفت کرده باشد یا چقدر موفق باشد. بنابراین هربار که حس می کنید از دیگران عقب مانده اید یا فقط شما هستید که کار نمی کنید به خودتان یادآوری کنید که تنها نیستید!
خلاصه:
شاید در وهله اول این حرف عجیبی باشد. احتمالا با خودتان بگویید اگر مقالات انگیزشی بد هستند چرا خودت این مقاله را نوشته ای؟ مقالات انگیزشی یا راهنما به خودی خود مشکلی ندارند. مسئله اینجاست که برخی اوقات افراد به این نوع مقالات عادت کرده و به نوعی اعتیاد پیدا می کنند. این نوع مقالات باعث بالا رفتن روحیه افراد می شوند و همین مسئله می تواند راندمان کاری شما را بالا ببرد اما اگر به مرحله اعتیاد برسد (تا جایی که موارد تکراری را دوباره بخوانید) فقط زمان خود را هدر داده اید. باید حواستان باشد که با خواندن این مقالات به جایی نمی رسید مگر اینکه زحمت بکشید و کد بنویسید.
خلاصه:
امیدوارم با اجرای این 7 نکته، راه های موفقیت در برنامه نویسی را به سرعت بپیمائید و نه تنها در مسیر برنامه نویسی بلکه در زندگی شخصی خود نیز موفقیت های بیشتری کسب کنید.
منبع: وب سایت academind
در این قسمت، به پرسشهای تخصصی شما دربارهی محتوای مقاله پاسخ داده نمیشود. سوالات خود را اینجا بپرسید.
در این قسمت، به پرسشهای تخصصی شما دربارهی محتوای مقاله پاسخ داده نمیشود. سوالات خود را اینجا بپرسید.
در این قسمت، به پرسشهای تخصصی شما دربارهی محتوای مقاله پاسخ داده نمیشود. سوالات خود را اینجا بپرسید.
در این قسمت، به پرسشهای تخصصی شما دربارهی محتوای مقاله پاسخ داده نمیشود. سوالات خود را اینجا بپرسید.